نوشته بود: با تو شوری در سر بی تو جانی ویران از این زخم پنهان. می میرم. +راست میگفت همینجوری پیش بره این غم و درد پنهان منو میکشه پ.نوشت:اینروزام به انتظار میگذرهیه انتظار عجیباحساس میکنم من اولین کسی ام که این انتظارو تجربه میکنمحسی که لحظه ای بهت میگه احمق دست بردار.و همینکه خواستی اینکارو بکنی بهت اجازه نمیده و میگه حق ناامید شدن نداری +اینروزا باهمه ی وجودم میخوام که ازین انتظار دربیام.منتظر اجابتی ک سالای زیادیه منو درگیر منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

معرفی لپ تاپ های استوک و کارکرده حرفه ای تجهیزات آشپزخانه صنعتی طوس دکتر مهدیانی پورتال و سایت تفریحی خبری ایرانیان بانک کتاب امین | فروشگاه اینترنتی کتاب ثبت شرکت و برند چطوریه؟ دانلود رایگان wFunnymoshop دیار دانلود|دانلود رایگان نرم افزار